سکوت.

عمیق و بود و طولانى.نمیدونم چه اتفاقی افتاد و از کجا شروع شد؟

اما انگار مهر سکوتِ عجیبی بود که روى لب ها و قلمم زده شده بود

حتی الان که این کلمات رو مینویسم،مطمئن نیستم که بتونم به نوشتن ادامه بدم.

هضم اتفاقات پشت سرهم و عجیب و غریب این چند ماه،برام سخت و سنگین بود.شاید به خاطر همین درگیری ذهنی شدید بوده که قفل کردم و ترجیح دادم سکوت کنم.خودمم متعجبم که چرا اینطور شد ولی خب.

شاید اینم یجور واکنش دفاعی و طبیعی باشه نسبت به اتفاقاتِ  غیرمنتظره ى زندگى.

میخوام فکر کنم که همه ى سه ماهِ گذشته رو خواب بودمخوابی عمیقتلخ و شیرین.

هرچى بود تموم شده و من حالا بیدارم.بیدارم و قلم به دست.از نو مینویسم.




مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

معماری برای زندگی حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران مرکز نشر و تولید دیجیتال شهید پور حسابی بالابر خودرو -ایران بالابر جویا باش ... دلنوشته های یک پدر ... فروشگاهی IWP co. معرفي بازي هاي آنلاين درآمدزا (بازي کن پول در بيار)