توی این چند سالی که از فارغ التحصیلیم میگذره،تقریبا هرسال تصمیم به خوندن ارشد میگرفتم ولی بعدش بلافاصله پشیمون میشدم.اولا بخاطر اینکه کار و محل کارمو دوست داشتم و با مدرک کارشناسیم کار نمیکردم که بخوام دوباره برم درس بخونم،دوما از سیستم اموزشی مزخرفِ کشورمون خوشم نمیومد.چون میدونستم قراره سه چهار سال درگیر یه سری جزوه و کتاب باشم بدون کار عملی و صرفا تئوری.بدونِ بار علمی.همونجوری که توی دوره ی کارشناسی گذشت.

بهرحال سالها همینجور گذشت و هرسال منصرف میشدم از شرکت کردن تو ارشد،تا امسال تابستون که تصمیم گرفتم که طلسم رو بشم و این فرصت رو به خودم بدم که تو رشته ی مورد علاقه م کنکور ارشد رو شرکت کنم.منابع رو اول مهر ماه تهیه کردم که مثل سالهای قبلی پشیمون نشم و خودمو مجبور کرده باشم به درس خوندن.کتاب ها تمام مدت این هشتادو پنج روز روی میز و داخل کمد محل کارم بود.ولی متاسفانه جز چند صفحه از یه کتاب چیز دیگه ای نخوندم!منی که معروفم به تندخوانی.منی که ٤٥٠ص کتاب رو توی دو روز تموم میکنم و جزییات تو حافظه م میمونه ،حتی یه کتاب رو توی این مدت تموم نکردم.نه اینکه نتونم.نخواستم.حقیقتش انگیزه ی چندانی نداشتم.

این چند روز که ثبت نام ارشد شروع شده خیلی با خودم کلنجار رفتم که ثبت نام کنم یا نه،راستش میدونم شاید فقط یک ماه فرصت درس خوندن داشته باشم،بقیه اوقات به صورت فشرده سرکارم و بعیده منِ تغییر رشته ای بتونم به چیزی که میخوام برسم،هرچند چیزی که مهمترین چیزی که من الان میخوام استقلاله.احساس نیاز به استقلال و تغییر تو روزمرگیم رو بشدت درون خودم حس میکنم.نیاز به درس خوندن نه بخاطر درآمد و شغل خوبی که میدونم با مدرک نمیشه بهش رسید ،که رشدیه که بهمراه خودش توی این چند سال میاره.

ناراحتم ازین اوضاع.ازین که نتونستم یه تصمیم محکم بگیرم و پاش بمونم.ازینکه میدونم بخش بزرگیش تقصیر خودمه که نخواستم واقعا بخونم.که اگه میخواستم نشدنی نبود ولی .

 

 

 

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

چاپ مرکزی مشاوره روانشناسی تحت وب جنگ نرم (جنگ رسانه) فروش نوار تيپ، پلاستيک نايلون کشاورزي و سيم تونلي(09120052985) پانوراما طرح کاره های هک و کسب درآمد پایگاه بسیج شهید سعادت صادقی آذرخواران کلینیک ساختمانی کارویسkarvis زندگی شاد دشت لاله